فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sludge

slʌdʒ slʌdʒ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

لجن، گل‌ولای، گل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

After the flood, the streets were covered in a sludge, making it hard for cars to drive through.

پس از سیل، خیابان‌ها با گل‌ولای انبوهی پوشانده شد که تردد خودروها را سخت می‌کرد.

The car got stuck in the sludge.

ماشین در لجن گیر کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sludge

  1. noun mud
    Synonyms:
    muck mire goo slime ooze slop silt sediment gunk goop grease glop scum

ارجاع به لغت sludge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sludge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sludge

لغات نزدیک sludge

پیشنهاد بهبود معانی