شکل جمع:
crudsهمچنین در معنای سوم میتوان از curd بهجای crud استفاده کرد.
گند، کثافت، چرک، آشغال
What a cruddy movie!
چه فیلم گندی!
The floor was covered in crud after the party.
بعداز مهمانی، کف زمین با کثافت پوشیده شده بود.
(شخص) کریه، نفرتانگیز، قبیح
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She's tired of dealing with that crud at work.
او از سروکله زدن با آن آدم کریه در محل کار خسته شده است.
Everyone knows he’s a crud pretending to be nice.
همه میدانند او آدم نفرتانگیزی است که وانمود میکند خوب است.
(در شیر) دلمه، لخته، لور
The crud from the milk had hardened overnight in the fridge.
دلمهی شیر یک شبه در یخچال سفت شده بود.
The milk had turned into a thick layer of crud at the bottom of the container.
شیر در ته ظرف به یک لایهی ضخیم از لور تبدیل شده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «crud» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crud