فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Crud

krʌd krʌd

شکل جمع:

cruds

توضیحات:

همچنین در معنای سوم می‌توان از curd به‌جای crud استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun slang uncountable informal

گند، کثافت، چرک، آشغال

What a cruddy movie!

چه فیلم گندی!

The floor was covered in crud after the party.

بعداز مهمانی، کف زمین با کثافت پوشیده شده بود.

noun slang countable

(شخص) کریه، نفرت‌انگیز، قبیح

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

She's tired of dealing with that crud at work.

او از سروکله زدن با آن آدم کریه در محل کار خسته شده است.

Everyone knows he’s a crud pretending to be nice.

همه می‌دانند او آدم نفرت‌انگیزی است که وانمود می‌کند خوب است.

noun uncountable

(در شیر) دلمه، لخته، لور

The crud from the milk had hardened overnight in the fridge.

دلمه‌ی شیر یک شبه در یخچال سفت شده بود.

The milk had turned into a thick layer of crud at the bottom of the container.

شیر در ته ظرف به یک لایه‌ی ضخیم از لور تبدیل شده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crud

  1. noun foul or dirty matter
    Synonyms:
    dirt filth grime muck skank

ارجاع به لغت crud

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crud» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crud

لغات نزدیک crud

پیشنهاد بهبود معانی