دُرد، باقیمانده، چیز پست و بیارزش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She drank her coffee down to the dregs.
او قهوهی خود را تا ته خورد.
Dregs had gathered at the bottom of the vinegar bottle.
در ته بطری سرکه دُردی جمع شده بود.
the dregs of society
آشغالهای اجتماع
He spoke with some dregs of timidity still in his soul.
درحالیکه هنوز هم اثرات ترس در روحش باقی بود سخن میگفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dregs» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dregs