آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳۰ شهریور ۱۴۰۴

    Putrescence

    pjuːˈtresns pjuːˈtresns

    معنی putrescence

    noun

    ( putrescencty ) گندیدگی، فساد، پوسیدگی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد putrescence

    1. noun the condition of being decayed
      Synonyms:
      decay rot rottenness decomposition spoilage deterioration corruption putrefaction breakdown disintegration putridness

    سوال‌های رایج putrescence

    معنی putrescence به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «putrescence» در زبان فارسی به «گندیدگی» یا «پوسیدگی» ترجمه می‌شود.

    این واژه به فرآیند فساد و تجزیه‌ی مواد آلی، به‌ویژه بافت‌های حیوانی یا گیاهی، در اثر فعالیت میکروارگانیسم‌ها و واکنش‌های شیمیایی اشاره دارد. گندیدگی یکی از مراحل طبیعی چرخه‌ی حیات در طبیعت است که در آن مواد پیچیده به ترکیبات ساده‌تر تجزیه می‌شوند و دوباره به محیط بازمی‌گردند.

    از منظر زیست‌شناسی، گندیدگی معمولاً در نتیجه‌ی فعالیت باکتری‌ها و قارچ‌ها رخ می‌دهد. این موجودات ذره‌بینی با ترشح آنزیم‌های خاص، پروتئین‌ها، کربوهیدرات‌ها و چربی‌ها را تجزیه می‌کنند و در نتیجه ترکیباتی مانند آمونیاک، سولفید هیدروژن و متان آزاد می‌شود. این ترکیبات مسئول بوی تند و ناخوشایندی هستند که همواره با فرآیند گندیدگی همراه است. بنابراین، واژه‌ی «putrescence» نه‌تنها جنبه‌ی فیزیکی، بلکه جنبه‌ی حسی و تجربی نیز دارد.

    از دیدگاه بوم‌شناختی، گندیدگی نقش مهمی در چرخه‌ی مواد دارد. اجساد حیوانات و بقایای گیاهان از طریق همین فرآیند به خاک بازمی‌گردند و مواد معدنی مورد نیاز گیاهان را آزاد می‌کنند. بدون گندیدگی، بقایای آلی در طبیعت انباشته می‌شد و چرخه‌ی حیات مختل می‌گردید. به همین دلیل، اگرچه مفهوم «putrescence» در زندگی روزمره بار منفی دارد، در واقع بخشی اساسی و ضروری از پویایی اکوسیستم‌ها محسوب می‌شود.

    در حوزه‌ی پزشکی و بهداشت، گندیدگی اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند. در صورتی که بافت‌های بدن انسان یا حیوان پس از مرگ در شرایط نامناسب باقی بمانند، فرآیند گندیدگی آغاز می‌شود. همین موضوع یکی از دلایل اصلی ضرورت دفن یا سوزاندن اجساد است. همچنین در جراحی و پزشکی قانونی، شناخت علائم گندیدگی برای تشخیص زمان مرگ یا بررسی شرایط خاص بسیار حیاتی است. حتی در صنایع غذایی، کنترل گندیدگی و جلوگیری از فساد مواد غذایی از مهم‌ترین چالش‌ها به شمار می‌رود.

    از منظر فرهنگی و ادبی، واژه‌ی «putrescence» گاه در معنای استعاری به کار می‌رود. نویسندگان ممکن است از آن برای توصیف زوال اخلاقی، فروپاشی اجتماعی یا تباهی ارزش‌ها استفاده کنند. برای نمونه، جامعه‌ای که گرفتار فساد و بی‌عدالتی شده باشد، به‌طور استعاری دچار «گندیدگی» توصیف می‌شود. این کاربرد نشان می‌دهد که قدرت زبانی این واژه فراتر از معنای زیستی آن است و می‌تواند به ابزاری برای بیان وضعیت‌های پیچیده‌ی انسانی تبدیل گردد.

    «putrescence» یا گندیدگی مفهومی است که در نقطه‌ی تلاقی زیست‌شناسی، بوم‌شناسی، پزشکی و ادبیات قرار دارد. این واژه اگرچه در ظاهر با بوی ناخوشایند و فروپاشی همراه است، اما در سطحی عمیق‌تر نشان‌دهنده‌ی استمرار چرخه‌ی زندگی و مرگ است.

    ارجاع به لغت putrescence

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «putrescence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/putrescence

    لغات نزدیک putrescence

    • - putrefactive
    • - putrefy
    • - putrescence
    • - putrescencty
    • - putrescent
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.