فاسدکننده، تجزیهکننده (مثل باکتریها و قارچها و اکسیداسیون و غیره و در نتیجه تشکیل پساوردهای بدبو)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The putrefactive bacteria in the meat caused it to spoil quickly.
باکتریهای تجزیهکننده در گوشت باعث فاسد شدن سریع آن میشوند.
The putrefactive gases released by the decaying animal attracted scavengers.
گازهای فاسدکنندهی منتشرشده از حیوان در حال پوسیدگی، لاشخورها را به خود جذب میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «putrefactive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/putrefactive