فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Putrefactive

ˈpjuːtrəˌfæktɪv ˈpjuːtrɪˌfæktɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    فاسد‌کننده، تجزیه‌کننده (مثل باکتری‌ها و قارچ‌ها و اکسیداسیون و غیره و در نتیجه تشکیل پساوردهای بدبو)
    • - The putrefactive bacteria in the meat caused it to spoil quickly.
    • - باکتری‌های تجزیه‌کننده‌ در گوشت باعث فاسد شدن سریع آن می‌شوند.
    • - The putrefactive gases released by the decaying animal attracted scavengers.
    • - گازهای فاسد‌کننده‌ی منتشرشده از حیوان در حال پوسیدگی، لاشخورها را به خود جذب می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت putrefactive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «putrefactive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/putrefactive

لغات نزدیک putrefactive

پیشنهاد بهبود معانی