فاسدشدگی، فساد، فاسد شدن، گندیدگی (گوشت و سبزی و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The spoilage of the milk was evident when it curdled and developed a sour taste.
فاسدشدگی شیر زمانی که کشک شد و طعم ترش پیدا کرد، مشهود بود.
Proper storage and temperature control can help prevent spoilage of perishable foods.
نگهداری مناسب و کنترل دما میتواند به جلوگیری از فساد غذاهای فاسدشدنی کمک کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «spoilage» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spoilage