۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Feces

ˈfiːsiːz ˈfiːsiːz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

plural preposition
مدفوع انسان و حیوان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد feces

  1. noun solid excretory product evacuated from the bowels
    Synonyms:
    excrement stool faeces waste dung excretion dejection excreta fecal-matter faecal-matter ordure bm egesta feculence ejecta ejectamenta
  1. adjective
    Synonyms:
    fecal excremental stercoral scatological

ارجاع به لغت feces

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «feces» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/feces

لغات نزدیک feces

پیشنهاد بهبود معانی