امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Astonish

əˈstɑːnɪʃ əˈstɒnɪʃ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    astonished
  • شکل سوم:

    astonished
  • سوم‌شخص مفرد:

    astonishes
  • وجه وصفی حال:

    astonishing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
متحیر کردن، گیج کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Mark Twain said, "do good, you will gratify a few and astonish the rest"!
- مارک تواین گفت: «نیکی کن، معدودی را ممنون و بقیه را متحیر خواهی کرد!»
- David's memory astonished everyone.
- حافظه‌ی داوود همه را شگفت‌زده کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد astonish

  1. verb surprise
    Synonyms:
    surprise startle shock amaze stun astound daze overwhelm dumbfound floor take aback stagger bowl over flabbergast blow away confound bewilder stupefy boggle knock over spring on throw a curve blow one’s mind put one away
    Antonyms:
    expect calm bore

ارجاع به لغت astonish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «astonish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/astonish

لغات نزدیک astonish

پیشنهاد بهبود معانی