فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Flabbergast

ˈflæbərˌɡæst ˈflæbəɡɑːst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    flabbergasted
  • شکل سوم:

    flabbergasted
  • سوم‌شخص مفرد:

    flabbergasts
  • وجه وصفی حال:

    flabbergasting

معنی

verb - transitive
مبهوت کردن، گیج کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flabbergast

  1. verb surprise
    Synonyms:
    amaze astonish shock stun astound overwhelm dumbfound stagger confound daze disconcert abash nonplus bowl over throw blow away make speechless put away throw for a loop
    Antonyms:
    expect

ارجاع به لغت flabbergast

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flabbergast» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flabbergast

لغات نزدیک flabbergast

پیشنهاد بهبود معانی