با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Absorbed

American: əbˈzɔːrbd British: əbˈzɔːbd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    absorbs
  • وجه وصفی حال:

    absorbing
  • صفت تفضیلی:

    more absorbed
  • صفت عالی:

    most absorbed

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective B2
جذب شده، درآشامیده، مستحیل شده، هضم شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
adjective
مجذوب، مستغرق (در انجام کاری)
- absorbed in studying
- غرق در مطالعه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد absorbed

  1. adjective being completely occupied mentally
    Synonyms: captivated, consumed, deep in thought, engaged, engrossed, fascinated, fixed, gone, head over heels, held, immersed, intent, involved, lost, preoccupied, rapt, really into, up to here, wrapped up
    Antonyms: bored, disinterested, distracted, indifferent, uninterested

ارجاع به لغت absorbed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «absorbed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/absorbed

لغات نزدیک absorbed

پیشنهاد بهبود معانی