وجه وصفی حال:
engagingصفت تفضیلی:
more engagedصفت عالی:
most engagedمشغول، گرفتار کار
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
Unfortunately I am engaged this morning, but I am free this afternoon.
متأسفانه امروز صبح گرفتارم؛ ولی بعد از ظهر آزادم.
I'm engaged right now, so call back some other time.
من در حال حاضر گرفتارم، پس مدتی بعد تماس بگیرید.
(زناشویی) نامزد شده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an engaged couple
زوجی که با هم نامزد هستند
Kate’s engaged to Mark.
کیت با مارک نامزد کرده است.
(معماری) چسبیده به دیوار، تا نیمه در دیوار
engaged columns
ستونهای توی دیوار
متعهد
سفارش شده
(قشون و غیره) در کارزار، درگیر جنگ، درگیر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «engaged» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/engaged