امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Ringed

    American: ˈrɪŋd British: rɪŋd
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • سوم‌شخص مفرد:

      rings

    • وجه وصفی حال:

      ringing

    معنی‌ها و نمونه‌جمله

    adjective B2
    حلقه‌دار، طوقی‌دار، غل‌دار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    adjective
    تزیین شده با حلقه یا طوقه
    - a ringed dove
    - کبوتر طوقی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ringed

    1. adjective Shaped like a ring
      Synonyms: annular, annulate, annulated, circinate, ring-shaped, doughnut-shaped

    ارجاع به لغت ringed

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ringed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ringed

    لغات نزدیک ringed

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند