فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Overeat

ˌoʊvərˈiːt ˌəʊvərˈiːt

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive verb - intransitive

پرخوردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Those who overeat become fat.

آن‌هایی که زیادی می‌خورند چاق می‌شوند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overeat

  1. verb eat too much
    Synonyms:
    pig out gorge stuff oneself feast binge overindulge eat like a horse gluttonize pig stuff one’s face scarf pack it away put it away gourmandize surfeit
    Antonyms:
    diet fast

ارجاع به لغت overeat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overeat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overeat

لغات نزدیک overeat

پیشنهاد بهبود معانی