آخرین به‌روزرسانی:

Chock

tʃɑːk tʃɒk

گذشته‌ی ساده:

chocked

شکل سوم:

chocked

سوم‌شخص مفرد:

chocks

وجه وصفی حال:

chocking

شکل جمع:

chocks

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive adverb

گوه (goveh)، تکه چوبی که چرخ یا چلیکی را از غلتیدن باز می‌دارد، از حرکت بازداشتن، (با چوب) محکم کردن،محکم، سفت، کیپ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

chock up against the wall

کاملاً نزدیک به دیوار، چسبیده به دیوار

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chock

  1. noun a block of wood used to prevent the sliding or rolling of a heavy object
    Synonyms:
    wedge
  1. adverb as completely as possible
    Synonyms:
    chock-a-block

سوال‌های رایج chock

گذشته‌ی ساده chock چی میشه؟

گذشته‌ی ساده chock در زبان انگلیسی chocked است.

شکل سوم chock چی میشه؟

شکل سوم chock در زبان انگلیسی chocked است.

شکل جمع chock چی میشه؟

شکل جمع chock در زبان انگلیسی chocks است.

وجه وصفی حال chock چی میشه؟

وجه وصفی حال chock در زبان انگلیسی chocking است.

سوم‌شخص مفرد chock چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد chock در زبان انگلیسی chocks است.

ارجاع به لغت chock

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chock» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chock

لغات نزدیک chock

پیشنهاد بهبود معانی