فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Overstuff

American: ˈovərˌstəf British: ˈovərˌstəf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • verb - transitive
    با اشیا زیاد انباشتن، بیش‌از‌حد لزوم انباشتن
    • - an overstuffed pillow
    • - متکای سفت (که در آن پر یا پنبه‌ی زیادی چپانده‌اند)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت overstuff

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overstuff» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overstuff

لغات نزدیک overstuff

پیشنهاد بهبود معانی