با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Textile

ˈtekstaɪl ˈtekstaɪl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    textiles

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun adjective countable
    پارچه، پارچه بافته، در (جمع) منسوجات
    • - textiles made of synthetic fiber
    • - پارچه‌های ساخته‌شده از الیاف مصنوعی
    • - the textile industry
    • - صنعت نساجی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد textile

  1. noun Artifact made by weaving or felting or knitting or crocheting natural or synthetic fibers
    Synonyms: fabric, cloth, fiber, goods, yarn, material

ارجاع به لغت textile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «textile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/textile

لغات نزدیک textile

پیشنهاد بهبود معانی