Gormandize

ˈɡɔːrməndaɪz ˈɡɔːməndaɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
پر خوردن، از روی حرص و ولع خوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gormandize

  1. verb gorge
    Synonyms:
    overeat stuff pig out devour guzzle gobble glut binge eat to excess gulp wolf gluttonize eat like a horse overindulge hoover

ارجاع به لغت gormandize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gormandize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gormandize

لغات نزدیک gormandize

پیشنهاد بهبود معانی