پژمان، نژند، افسرده، ناراحت وغمگین
پژمان کردن، افسردن، دلشکسته کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The thought of death dejected his spirits.
فکر مرگ روحیهی او را افسرده کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «deject» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deject