گذشتهی ساده:
galvanizedشکل سوم:
galvanizedسومشخص مفرد:
galvanizesوجه وصفی حال:
galvanizingشکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: galvanise
برانگیختن، تحریک کردن، به جنبوجوش انداختن، به هیجان آوردن، وادار (به عمل) کردن
The shocking news of the earthquake galvanized the community to come together and help those affected.
خبر تکاندهندهی زلزله جامعه را برانگیخت تا گرد هم آیند و به آسیبدیدگان کمک کنند.
The incredible performance by the singer galvanised the crowd.
اجرای باورنکردنی این خواننده جمعیت را به جنبوجوش انداخت.
رویاندود کردن، گالوانیزه کردن (فلز)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company decided to galvanize their products to give them a sleek and polished appearance.
این شرکت تصمیم گرفت محصولات خود را رویاندود کند تا ظاهری براق و صیقلی به آنها بدهد.
The workers galvanized the steel beams to protect them from rusting.
کارگران تیرهای فولادی را گالوانیزه کردند تا آنها را از زنگزدگی محافظت کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «galvanize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/galvanize