با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Galvanize

ˈɡælvənaɪz ˈɡælvənaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    galvanized
  • شکل سوم:

    galvanized
  • سوم شخص مفرد:

    galvanizes
  • وجه وصفی حال:

    galvanizing

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: galvanise

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive
    برانگیختن، تحریک کردن، به جنب‌وجوش انداختن، به هیجان آوردن، وادار (به عمل) کردن
    • - The shocking news of the earthquake galvanized the community to come together and help those affected.
    • - خبر تکان‌دهنده‌ی زلزله جامعه را برانگیخت تا گرد هم آیند و به آسیب‌دیدگان کمک کنند.
    • - The incredible performance by the singer galvanised the crowd.
    • - اجرای باورنکردنی این خواننده جمعیت را به جنب‌وجوش انداخت.
  • verb - transitive
    روی‌اندود کردن، گالوانیزه کردن (فلز)
    • - The company decided to galvanize their products to give them a sleek and polished appearance.
    • - این شرکت تصمیم گرفت محصولات خود را روی‌اندود کند تا ظاهری براق و صیقلی به آن‌ها بدهد.
    • - The workers galvanized the steel beams to protect them from rusting.
    • - کارگران تیرهای فولادی را گالوانیزه کردند تا آن‌ها را از زنگ‌زدگی محافظت کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد galvanize

  1. verb inspire, stimulate
    Synonyms: animate, arouse, astonish, awaken, commove, electrify, energize, excite, fire, frighten, innervate, invigorate, jolt, motivate, move, pique, prime, provoke, quicken, shock, spur, startle, stir, stun, thrill, vitalize, wake, zap
    Antonyms: depress, deter, discourage, disparage, dissuade, retard

ارجاع به لغت galvanize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «galvanize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/galvanize

لغات نزدیک galvanize

پیشنهاد بهبود معانی