امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Iron Out

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

phrasal verb
(با اتو) صاف کردن، چروک‌گیری کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
phrasal verb
برطرف کردن، رفع کردن
- We finally ironed out our differences.
- بالأخره اختلافات خود را برطرف کردیم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد iron out

  1. verb reconcile a situation
    Synonyms:
    agree arbitrate clear up compromise eliminate eradicate erase expedite get rid of harmonize negotiate put right reach agreement resolve settle settle differences simplify smooth over sort out straighten out unravel
    Antonyms:
    make worse mess up

ارجاع به لغت iron out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «iron out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/iron-out

لغات نزدیک iron out

پیشنهاد بهبود معانی