امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fix Up

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
تنظیم کردن، مرتب کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
phrasal verb
آراستن
phrasal verb
مهیا کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fix up

  1. phrasal verb prepare, beautify
    Synonyms:
    deck dress up furnish gussy up primp provide rehabilitate repair smarten spiff spruce up
    Antonyms:
    corrupt deface defile uglify
  1. phrasal verb Provide (someone) (with something); to furnish
  1. phrasal verb Repair or refurbish

ارجاع به لغت fix up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fix up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fix-up

لغات نزدیک fix up

پیشنهاد بهبود معانی