فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Smarten

ˈsmɑːrtn ˈsmɑːtn

گذشته‌ی ساده:

smartened

شکل سوم:

smartened

سوم‌شخص مفرد:

smartens

وجه وصفی حال:

smartening

معنی

verb - transitive adverb

قشنگ کردن، زیبا کردن (با up )، آراستن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد smarten

  1. verb to beautify
    Synonyms:
    polish tidy spruce fix up adjust
  1. verb to stimulate
    Synonyms:
    animate educate tutor

ارجاع به لغت smarten

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «smarten» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/smarten

لغات نزدیک smarten

پیشنهاد بهبود معانی