Dress Up

ˈdresʌp ˈdresʌp dresʌp dresʌp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
لباس شیک پوشیدن، شیک و پیک کردن، پیراستن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dress up

  1. verb put on one’s best clothes
    Synonyms: array, attire, beautify, clothe, deck out, embellish, fit out, fix up, gussy up, improve, overdress, preen, prettify, primp, prink, slick, smarten, spiff up, spruce up, titivate
    Antonyms: dress casually, dress down

ارجاع به لغت dress up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dress up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dress up

لغات نزدیک dress up

پیشنهاد بهبود معانی