امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Prettify

ˈprɪtɪfaɪ ˈprɪtɪfaɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
تا حدی، قشنگ، شکیل، خوش‌نما، خوب، به‌طور دلپذیر، قشنگ کردن، آراستن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prettify

  1. verb Make more beautiful
    Synonyms:
    fancify beautify embellish
    Antonyms:
    uglify

ارجاع به لغت prettify

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prettify» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prettify

لغات نزدیک prettify

پیشنهاد بهبود معانی