گذشتهی ساده:
mincedشکل سوم:
mincedسومشخص مفرد:
mincesوجه وصفی حال:
mincingشکل جمع:
mincesدر معنای اول در انگلیسی آمریکایی بهجای mince از ground beef استفاده میشود.
انگلیسی بریتانیایی غذا و آشپزی گوشت چرخکرده
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
She added herbs and spices to the mince.
او سبزیجات معطر و ادویه به گوشت چرخکرده اضافه کرد.
He shaped the mince into meatballs.
او گوشت چرخکرده را به شکل کوفته درآورد.
The price of mince has increased recently.
قیمت گوشت چرخکرده اخیراً افزایش یافته است.
خرامیدن، با ناز راه رفتن، با ادا راه رفتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A small dapper lady minced along the sidewalk.
زن ریزه و خوشلباسی در امتداد پیادهرو با ادا راه میرفت.
She minced toward the table, making sure everyone noticed her new dress.
او به سمت میز خرامید تا مطمئن شود همه لباس جدیدش را میبینند.
ریزریز کردن، قیمه کردن، خردکردن، ساطور کاری کردن، به تکههای کوچک تقسیم کردن
She used a food processor to mince the vegetables quickly.
او از غذاساز برای خرد کردن سریع سبزیجات استفاده کرد.
He prefers to mince his own meat rather than buy it pre-ground.
او ترجیح میدهد گوشت را خودش ریزریز کند تا اینکه آن را ازقبل چرخکرده بخرد.
The director minced up the play.
کارگردان نمایشنامه را چند تکه کرد.
to mince ham
گوشت خوک را خرد کردن
finely minced vegetables
سبزیجات (کاملاً) خردکرده
تلویحاً گفتن، باملاحظه گفتن، لفظقلم صحبت کردن، ملایم حرف زدن
The professor minced his criticism to avoid discouraging the students.
استاد انتقاد خود را باملاحظه بیان کرد تا دانشجویان را دلسرد نکند.
I am not going to mince words with him.
با او رک و بیرودروایسی صحبت خواهم کرد.
He thought Ahmad was wrong and did not mince matters in telling him so.
او فکر میکرد که احمد اشتباه میکند و (این مطلب را) صریحاً به او گفت.
پردهپوشی کردن، رودربایستی کردن، صریحاً اظهار نکردن
رکگفتن، پردهپوشی نکردن، صریحاً اظهارکردن
پردهپوشی نکردن، رکبودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mince» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mince