فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Prune

pruːn pruːn

گذشته‌ی ساده:

pruned

شکل سوم:

pruned

سوم‌شخص مفرد:

prunes

وجه وصفی حال:

pruning

شکل جمع:

prunes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

هرس کردن

Rose bushes must be pruned annually.

بوته‌های گل سرخ باید هر سال هرس شوند.

The gardener pruned the apple tree.

باغبان درخت سیب را هرس کرد.

verb - transitive

زدن از، حشو و زوائد چیزی را زدن، مختصر کردن، کوتاه کردن (مقاله و غیره)، کاستن، تقلیل دادن، کاهش دادن (به ویژه بودجه)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

to prune down an essay

مقاله‌ای را کوتاه کردن

We must prune this story of its repetitions.

باید نکات تکراری این داستان را حذف کنیم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The Republicans want to prune the welfare budget.

جمهوری‌خواهان می‌خواهند بودجه‌ی امور رفاهی را کاهش دهند.

noun countable

آلوخشک

Prunes are a good source of fiber and can help with digestion.

آلوخشک منبع خوبی از فیبر است و می‌تواند به هضم غذا کمک کند.

My grandma always adds prunes to her fruitcake.

مادربزرگ من همیشه به کیک میوه‌اش آلوخشک اضافه می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prune

  1. verb trim; cut short
    Synonyms:
    reduce cut short shorten cut back clip trim shape eliminate exclude shear shave snip lop pare down dock thin knock off skive gut

Collocations

pruning knife

چاقوی شاخ و برگ زنی، چاقوی هرس

ارجاع به لغت prune

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prune» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prune

لغات نزدیک prune

پیشنهاد بهبود معانی