گذشتهی ساده:
prunedشکل سوم:
prunedسومشخص مفرد:
prunesوجه وصفی حال:
pruningشکل جمع:
prunesهرس کردن
Rose bushes must be pruned annually.
بوتههای گل سرخ باید هر سال هرس شوند.
The gardener pruned the apple tree.
باغبان درخت سیب را هرس کرد.
زدن از، حشو و زوائد چیزی را زدن، مختصر کردن، کوتاه کردن (مقاله و غیره)، کاستن، تقلیل دادن، کاهش دادن (به ویژه بودجه)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to prune down an essay
مقالهای را کوتاه کردن
We must prune this story of its repetitions.
باید نکات تکراری این داستان را حذف کنیم.
The Republicans want to prune the welfare budget.
جمهوریخواهان میخواهند بودجهی امور رفاهی را کاهش دهند.
آلوخشک
Prunes are a good source of fiber and can help with digestion.
آلوخشک منبع خوبی از فیبر است و میتواند به هضم غذا کمک کند.
My grandma always adds prunes to her fruitcake.
مادربزرگ من همیشه به کیک میوهاش آلوخشک اضافه میکند.
چاقوی شاخ و برگ زنی، چاقوی هرس
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «prune» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prune