فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Skitter

ˈskɪt̬ər ˈskɪtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - intransitive
حرکت سریع، جست‌وخیز، لیز‌خوری، پریدن و سرخوردن(به‌ویژه بر سطح آب)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد skitter

  1. verb to bound lightly
    Synonyms:
    skip hop spring scamper scurry trip skim scuttle

ارجاع به لغت skitter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «skitter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/skitter

لغات نزدیک skitter

پیشنهاد بهبود معانی