با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Arrogance

ˈærəɡəns ˈærəɡəns
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    arrogances

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
گردن‌فرازی، خودبینی، تکبر، نخوت، گستاخی، شدت عمل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Napoleon's arrogance caused his defeat.
- بلندپروازی‌های ناپلئون موجب شکستش شد.
- The victors' arrogance intensified the people's hatred.
- نخوت فاتحین نفرت مردم را بیشتر کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد arrogance

  1. noun exaggerated self-opinion
    Synonyms: airs, aloofness, audacity, bluster, braggadocio, brass, cheek, chutzpah, conceit, conceitedness, contemptuousness, crust, disdain, disdainfulness, ego, egotism, gall, haughtiness, hauteur, high-handedness, hubris, imperiousness, insolence, loftiness, nerve, ostentation, overbearance, pomposity, pompousness, presumption, pretension, pretentiousness, pride, priggishness, scornfulness, self-importance, self-love, smugness, superciliousness, swagger, vanity
    Antonyms: humility, meekness, servility

ارجاع به لغت arrogance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «arrogance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/arrogance

لغات نزدیک arrogance

پیشنهاد بهبود معانی