متکبرانه، مغرورانه، خودبرتربینانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I arrogantly told her she should choose me instead.
بهطرز مغرورانهای به او گفتم که باید من را انتخاب کند.
They wrongly and arrogantly believed their common purpose was more important than protecting the community.
آنها به اشتباه و بهنحو خودبرتربینانهای بر این باور استوار بودند که هدف مشترک آنان، از محافظت از جامعه بااهمیتتر است.
They treated us very arrogantly.
آنها با تکبر زیاد با ما رفتار کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «arrogantly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/arrogantly