آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Suspension

səˈspenʃn səˈspenʃn

شکل جمع:

suspensions

معنی suspension | جمله با suspension

noun C1

توقف، وقفه، تعطیل، ایست، تعلیق، بی‌تکلیفی، آویزان، آویزانی، اندروا، آونگان، اندروایی، آویزش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The suspension of the police chief surprised everyone.

منتظر خدمت‌شدن رئیس‌پلیس همه را شگفت‌زده کرد.

the suspension of the martial law

برداشتن حکومت نظامی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

front-wheel suspension

فنربندی چرخ‌های جلو

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد suspension

Collocations

in suspension

در تعلیق، آویخته، آونگان

لغات هم‌خانواده suspension

  • noun
    suspension

سوال‌های رایج suspension

شکل جمع suspension چی میشه؟

شکل جمع suspension در زبان انگلیسی suspensions است.

ارجاع به لغت suspension

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «suspension» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/suspension

لغات نزدیک suspension

پیشنهاد بهبود معانی