فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Breather

ˈbriːðər ˈbriːðə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    فرصت، استراحت، مکث
    • - a mouth breather
    • - تنفس‌کننده از دهان
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد breather

  1. noun A pause or interval, as from work or duty
    Synonyms: break, recess, respite, rest, intermission, lull, breath, snorkel, pause, breathing-place, schnorkel, time-out, breathing-space, schnorchel, breathing-spell, snorkel breather, breathing time

لغات هم‌خانواده breather

ارجاع به لغت breather

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «breather» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/breather

لغات نزدیک breather

پیشنهاد بهبود معانی