شکل جمع:
latenciesکمون، نهفتگی، پنهانی، ناپیدایی (دوره)
The latency of the virus made it difficult to detect in the early stages.
دورهی کمون ویروس تشخیص آن را در مراحل اولیه دشوار میکرد.
The latency of the virus allowed it to spread undetected for weeks.
دورهی نهفتگی ویروس باعث شد تا هفتهها بهطور ناشناخته پخش شود.
Scientists are studying the latency of certain genes and how they are triggered by environmental factors.
دانشمندان درحال مطالعهی نهفتگی برخی ژنها و نحوهی فعال شدن آنها توسط عوامل محیطی هستند.
During the latency period of the disease, patients often feel completely healthy.
در دوره ناپیدایی بیماری، بیماران اغلب احساس سلامت کامل دارند.
کامپیوتر تأخیر، دیرکرد، درنگ
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The latency of the software update caused delays in the project timeline.
تأخیر بهروزرسانی نرمافزار باعث عقب افتادن جدول زمانی پروژه شد.
The latency of the internet connection caused frustration among the users.
تأخیر اتصال به اینترنت باعث ناامیدی کاربران شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «latency» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/latency