گذشتهی ساده:
antedatedشکل سوم:
antedatedسومشخص مفرد:
antedatesوجه وصفی حال:
antedatingپیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن، پیش بودن (از)،منتظر بودن، پیشبینی کردن، جلو انداختن، سبقت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to antedate a check
چک را به تاریخ گذشته نوشتن
Egyptian ruins antedate Greek ruins by thousands of years.
خرابههای مصر مربوط به چند هزار سال پیش از خرابههای یونان است.
Let us antedate the meeting from the tenth to the fifth of Khordad.
بیایید تاریخ جلسه را از دهم به پنجم خرداد جلو بیندازیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «antedate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/antedate