آخرین به‌روزرسانی:

Century

ˈsentʃəri ˈsentʃəri

شکل جمع:

centuries

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2

سده، قرن، یکصد سال

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

a book written centuries ago

کتابی که قرن‌ها پیش نوشته شده

His specialty is sixteenth century literature.

ویژه‌گری (تخصص) او ادبیات سده‌ی شانزدهم است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The twentieth century started in 1900.

قرن بیستم از سال 1900 آغاز شد.

the second century B.C.

قرن دوم پیش از میلاد

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد century

  1. noun a period of time
    Synonyms:
    era 100 years centenary
  1. noun ten 10s
    Synonyms:
    hundred 100 age years c centenary centennial one-c annum
  1. adjective
    Synonyms:
    centennial centenary centurial

ارجاع به لغت century

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «century» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/century

لغات نزدیک century

پیشنهاد بهبود معانی