شکل جمع:
csشکل نوشتاری دیگر این لغت در حالت جمع: c's و C's
سومین حرف الفبای انگلیسی
Can you write the letter C on the board?
میتوانی حرف C را روی تخته بنویسی؟
My name starts with the letter C.
نام من با حرف C شروع میشود.
موسیقی نت دو
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She sang the note C perfectly in tune.
او نُت دو را کاملاً کوک و درست خواند.
The melody starts on the note C.
این ملودی با نت دو شروع میشود.
نمرهی C (نمرهی متوسط در سیستم نمرهدهی حروفی)
She improved her writing and went from a C to an A.
او نوشتارش را بهتر کرد و از نمرهی C به نمرهی A رسید.
He was disappointed because he expected a B but got a C.
او ناراحت شد چون انتظار نمرهی B داشت ولی نمرهی C گرفت.
عدد C (صد در سیستم عددی رومی)
شکل نوشتاری دیگر: c
The symbol C was used to represent one hundred soldiers.
نماد C برای نشان دادن صد سرباز به کار میرفت.
He learned that C equals 100 in Roman numerals.
او یاد گرفت که در اعداد رومی، C برابر با ۱۰۰ است.
فیزیک سانتیگراد (واحد اندازهگیری دما)
شکل کامل: Celsius
At 37°C, the human body is at its normal temperature.
در ۳۷ درجهی سانتیگراد، بدن انسان در دمای طبیعی خود قرار دارد.
Set the oven to 180°C before baking the cake.
فر را پیشاز پختن کیک روی ۱۸۰ درجهی سانتیگراد تنظیم کن.
کامپیوتر زبان برنامهنویسی C
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
She wrote her first program in C at university.
او اولین برنامهاش را در دانشگاه با زبان C نوشت.
Most operating systems are written partly in C.
بیشتر سیستمعاملها تا حدی با زبان C نوشته شدهاند.
(.c) حدود، تقریباً، حوالی (در اشاره به تاریخ یا زمان)
The ancient city was founded c. 300 BC.
شهر باستانی در حدود سال ۳۰۰ پیشاز میلاد تأسیس شده است.
The document is believed to have been written c. 950 AD.
گمان میرود این سند در حدود سال ۹۵۰ میلادی نوشته شده باشد.
فیزیک کولن (واحد بار الکتریکی)
شکل کامل: coulomb
The total charge was calculated to be 3 C.
کل بار برابر با ۳ کولن محاسبه شد.
A lightning bolt can carry several coulombs of charge.
صاعقه میتواند چندین کولن بار الکتریکی حمل کند.
اقتصاد سِنت (واحد پولی، یک صدمِ دلار یا یورو)
شکل کامل: cent
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
I only have 75 C left in my wallet.
فقط ۷۵ سنت در کیف پولم باقی مانده است.
The price increased by 20 C per liter.
قیمت هر لیتر ۲۰ سنت افزایش یافت.
شیمی عنصر شیمیایی کربن، عنصر کربن (نماد شیمیایی عنصر Carbon)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی شیمی
Organic compounds always contain C atoms.
ترکیبات آلی همیشه شامل اتمهای کربن هستند.
The periodic table lists C as element number 6.
در جدول تناوبی، کربن بهعنوان عنصر شمارهی ۶ فهرست شده است.
کلمهی «C» در زبان فارسی به «حرف سی» ترجمه میشود.
حرف «C» یکی از حروف الفبای انگلیسی است و در زبانهای مختلف کاربردهای متنوعی دارد. این حرف در انگلیسی چهارمین حرف الفبا محسوب میشود و در تلفظها و واژهها بسته به موقعیت خود میتواند صدای /k/ یا /s/ بدهد. برای مثال، در کلمهی cat صدای /k/ و در کلمهی city صدای /s/ ایجاد میکند. این ویژگی باعث میشود «C» در آموزش زبان و تلفظ انگلیسی اهمیت ویژهای داشته باشد.
علاوه بر کاربرد زبانی، «C» در حوزهی علمی و ریاضی نیز کاربردهای گستردهای دارد. در فیزیک، «c» نماد سرعت نور در خلأ است و یکی از ثابتهای بنیادین جهان محسوب میشود. این نماد در معادلات مشهور مانند نظریهی نسبیت اینشتین استفاده میشود و به فهم ساختار بنیادی فضا و زمان کمک میکند.
در برنامهنویسی، «C» نام یک زبان برنامهنویسی قدرتمند و پایهای است که بسیاری از زبانهای مدرن از جمله C++ و C# بر اساس آن شکل گرفتهاند. زبان C به دلیل کارایی بالا و امکان کنترل مستقیم روی حافظه، در توسعهی سیستمها، نرمافزارهای کاربردی و سختافزارهای مختلف کاربرد گسترده دارد. یادگیری زبان C معمولاً به برنامهنویسان کمک میکند تا درک عمیقتری از مفاهیم پایهای کامپیوتر داشته باشند.
در موسیقی، «C» به نت موسیقی «دو» اشاره دارد که یکی از نتهای اصلی گامهای مختلف است. این نت پایهی بسیاری از آهنگها و قطعات موسیقی را تشکیل میدهد و در تئوری موسیقی نقش کلیدی دارد. نوازندگان با شناخت دقیق نت «C» میتوانند ملودیها و هارمونیها را بهتر بسازند و درک بهتری از ساختار موسیقی پیدا کنند.
در زندگی روزمره و آموزش، «C» نمادها و کاربردهای دیگری نیز دارد، مانند درجهی نمرهبندی در سیستمهای آموزشی که معمولاً نشاندهندهی عملکرد متوسط است. این موضوع نشان میدهد که یک حرف ساده میتواند معانی و کاربردهای علمی، هنری و اجتماعی گستردهای داشته باشد و بسته به زمینه، تأثیرات مختلفی بر دانش، هنر و فناوری داشته باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «C» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/c