آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

C

si siː

معنی c

noun plural

سومین حرف الفبای انگلیسی

noun plural

صدای این حرف (برابر با صدای "س" و یا صدای "ک")

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun plural

هرچیز به این شکل :C

noun plural

(در فهرست‌ها و رده‌ها و غیره) سومین، سوم

noun plural

وابسته به این حرف

symbol uncountable

شیمی عنصر شیمیایی (C) کربن، عنصر کربن (نماد شیمیایی عنصر Carbon)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

مشاهده
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد c

  1. an abundant nonmetallic tetravalent element occurring in three allotropic forms: amorphous carbon and graphite and diamond; occurs in all organic compounds
    Synonyms:
    carbon atomic number 6 ascorbic-acid vitamin-c
  1. noun a unit of electrical charge equal to the amount of charge transferred by a current of 1 ampere in 1 second
    Synonyms:
    coulomb ampere-second
  1. noun A base found in DNA and RNA and derived from pyrimidine; pairs with guanine
    Synonyms:
  1. noun street names for cocaine
    Synonyms:
    coke blow snow nose-candy
  1. noun the speed at which light travels in a vacuum; the constancy and universality of the speed of light is recognized by defining it to be exactly 299,792,458 meters per second
    Synonyms:
    speed of light light-speed
  1. noun ten 10s
    Synonyms:
    hundred 100 century one-c
  1. noun One of the four nucleotides used in building DNA; all four nucleotides have a common phosphate group and a sugar (ribose)
    Synonyms:
    deoxycytidine monophosphate
  1. noun a degree on the centigrade scale of temperature
    Synonyms:
    degree centigrade degree-celsius
  1. adjective being ten more than ninety
    Synonyms:
    100 one hundred hundred

سوال‌های رایج c

معنی c به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «C» در زبان فارسی به «حرف سی» ترجمه می‌شود.

حرف «C» یکی از حروف الفبای انگلیسی است و در زبان‌های مختلف کاربردهای متنوعی دارد. این حرف در انگلیسی چهارمین حرف الفبا محسوب می‌شود و در تلفظ‌ها و واژه‌ها بسته به موقعیت خود می‌تواند صدای /k/ یا /s/ بدهد. برای مثال، در کلمه‌ی cat صدای /k/ و در کلمه‌ی city صدای /s/ ایجاد می‌کند. این ویژگی باعث می‌شود «C» در آموزش زبان و تلفظ انگلیسی اهمیت ویژه‌ای داشته باشد.

علاوه بر کاربرد زبانی، «C» در حوزه‌ی علمی و ریاضی نیز کاربردهای گسترده‌ای دارد. در فیزیک، «c» نماد سرعت نور در خلأ است و یکی از ثابت‌های بنیادین جهان محسوب می‌شود. این نماد در معادلات مشهور مانند نظریه‌ی نسبیت اینشتین استفاده می‌شود و به فهم ساختار بنیادی فضا و زمان کمک می‌کند.

در برنامه‌نویسی، «C» نام یک زبان برنامه‌نویسی قدرتمند و پایه‌ای است که بسیاری از زبان‌های مدرن از جمله C++ و C# بر اساس آن شکل گرفته‌اند. زبان C به دلیل کارایی بالا و امکان کنترل مستقیم روی حافظه، در توسعه‌ی سیستم‌ها، نرم‌افزارهای کاربردی و سخت‌افزارهای مختلف کاربرد گسترده دارد. یادگیری زبان C معمولاً به برنامه‌نویسان کمک می‌کند تا درک عمیق‌تری از مفاهیم پایه‌ای کامپیوتر داشته باشند.

در موسیقی، «C» به نت موسیقی «دو» اشاره دارد که یکی از نت‌های اصلی گام‌های مختلف است. این نت پایه‌ی بسیاری از آهنگ‌ها و قطعات موسیقی را تشکیل می‌دهد و در تئوری موسیقی نقش کلیدی دارد. نوازندگان با شناخت دقیق نت «C» می‌توانند ملودی‌ها و هارمونی‌ها را بهتر بسازند و درک بهتری از ساختار موسیقی پیدا کنند.

در زندگی روزمره و آموزش، «C» نمادها و کاربردهای دیگری نیز دارد، مانند درجه‌ی نمره‌بندی در سیستم‌های آموزشی که معمولاً نشان‌دهنده‌ی عملکرد متوسط است. این موضوع نشان می‌دهد که یک حرف ساده می‌تواند معانی و کاربردهای علمی، هنری و اجتماعی گسترده‌ای داشته باشد و بسته به زمینه، تأثیرات مختلفی بر دانش، هنر و فناوری داشته باشد.

ارجاع به لغت c

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «c» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/c

لغات نزدیک c

پیشنهاد بهبود معانی