کک (مادهی جامد پرکربن که در فشار و حرارت بالا بر اثر تقطیر آهستهی زغالسنگ تشکیل میشود)
The price of coke has been steadily increasing due to high demand and limited supply.
قیمت کک به دلیل تقاضای بالا و عرضهی محدود به طور پیوسته در حال افزایش است.
The steel industry relies on coke.
صنعت فولاد به کک متکی است.
کوکائین
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The police arrested the suspect after finding a bag of coke hidden in his car.
پلیس مظنون را پس از کشف یک کیسه کوکائین که در خودروی وی پنهان شده بود، دستگیر کرد.
The addict was desperate for a hit of coke to satisfy his cravings.
معتاد برای ارضای عطش شدیدش بهشدت به دنبال کوکائین بود.
نام تجاری کک (با حرف بزرگ) (نوعی نوشیدنی با نام کامل کوکاکولا که از ترکیب کولا و عصارهی مالت و شکر تهیه میشود که در خاورمیانه و ایران به اختصار کوکا نامیده میشود)
I prefer Diet Coke over regular Coke.
کک رژیمی را به کک معمولی ترجیح میدهم.
I always order a Coke when I go to the movie theater.
همیشه وقتی به سینما میروم کک سفارش میدهم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «coke» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/coke