فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Coke

koʊk kəʊk

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

کک (ماده‌ی جامد پرکربن که در فشار و حرارت بالا بر اثر تقطیر آهسته‌ی زغال‌سنگ تشکیل می‌شود)

The price of coke has been steadily increasing due to high demand and limited supply.

قیمت کک به دلیل تقاضای بالا و عرضه‌ی محدود به طور پیوسته در حال افزایش است.

The steel industry relies on coke.

صنعت فولاد به کک متکی است.

noun slang uncountable

کوکائین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The police arrested the suspect after finding a bag of coke hidden in his car.

پلیس مظنون را پس از کشف یک کیسه کوکائین که در خودروی وی پنهان شده بود، دستگیر کرد.

The addict was desperate for a hit of coke to satisfy his cravings.

معتاد برای ارضای عطش شدیدش به‌شدت به دنبال کوکائین بود.

noun countable uncountable

نام تجاری کک (با حرف بزرگ) (نوعی نوشیدنی با نام کامل کوکاکولا که از ترکیب کولا و عصاره‌ی مالت و شکر تهیه می‌شود که در خاورمیانه و ایران به اختصار کوکا نامیده می‌شود)

I prefer Diet Coke over regular Coke.

کک رژیمی را به کک معمولی ترجیح می‌دهم.

I always order a Coke when I go to the movie theater.

همیشه وقتی به سینما می‌روم کک سفارش می‌دهم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد coke

  1. noun Coca Cola is a trademarked cola
    Synonyms:
    coca-cola
  1. noun street names for cocaine
    Synonyms:
    c snow blow nose-candy

ارجاع به لغت coke

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «coke» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/coke

لغات نزدیک coke

پیشنهاد بهبود معانی