فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Centenary
-ˈten- / / ˈsentneri
senˈtiːnəri
شکل جمع:
centenariesمعنی و نمونه‌جمله
noun
adjective
صدساله، جشن یا یادبود صدساله، سده
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The year 1928 was the centenary of Ibsen's birth.
سال 1928 یکصدمین سال تولد ایبسن بود.
مترادف و متضاد centenary
-
noun an act or instance of recognizing an occasionSynonyms:100th anniversary centennial (celebration) century
-
noun the 100th anniversary (or the celebration of it)Synonyms:centennial
-
adjective of or relating to or completing a period of 100 yearsSynonyms:centennial
ارجاع به لغت centenary
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «centenary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/centenary
لغات نزدیک centenary
- - centavo
- - centenarian
- - centenary
- - centennial
- - center