به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Dataset

ˈdeɪt̬əset ˈdeɪtəset
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

این لغت به شکل data set نیز نوشته می‌شود ولی شکل نوشتاری dataset رایج است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    کامپیوتر مجموعه‌داده، دیتاست
    • - The researcher used a dataset of genetic information.
    • - محقق از مجموعه‌داده‌ای از اطلاعات ژنتیکی استفاده کرد.
    • - The scientist analyzed a large data set of climate data.
    • - این دانشمند دیتاست بزرگی از داده‌های آب‌وهوایی را تجزیه‌وتحلیل کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت dataset

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dataset» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dataset

لغات نزدیک dataset

پیشنهاد بهبود معانی