فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سریال به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مجموعه، زنجیره‌، سری

فونتیک فارسی

seryaal
اسم صفت

serial, sequel, in series, episodic, instalment

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

امشب قسمت یکی به آخر مانده‌ی سریال است.

It's the penultimate episode of the series tonight.

دیدن سریال‌های جنایی را دوست دارم.

I love watching crime serials.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سریال

  1. مترادف:
    مجموعه مجموعه‌دنباله‌دار
  1. مترادف:
    پشت‌سرهم متوالی مسلسل
  1. مترادف:
    پاورقی
  1. مترادف:
    مسلسل پی‌درپی
  1. مترادف:
    مجموعه تلویزیونی مجموعه دنباله‌دار
  1. مترادف:
    زنجیره

ارجاع به لغت سریال

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سریال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سریال

لغات نزدیک سریال

پیشنهاد بهبود معانی