گذشتهی ساده:
chronicledشکل سوم:
chronicledسومشخص مفرد:
chroniclesوجه وصفی حال:
chroniclingشکل جمع:
chroniclesوقایعنامه، رویدادنامه، شرح وقایع (به ترتیب تاریخ)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
This chronicle was written about a thousand years ago.
این رویدادنامه حدود هزار سال پیش نگاشته شده است.
The medieval chronicle provided valuable insights into the daily lives and struggles of people during that era.
وقایعنامهی قرون وسطی بینشهای ارزشمندی در مورد زندگی روزمره و مبارزات مردم در آن دوران را ارائه کرده است.
شرح، روایت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Friends, listen to the chronicle of my misfortunes.
دوستان شرح پریشانی من گوش کنید.
His memoir served as a chronicle of his struggle with addiction.
خاطرات او روایتی از مبارزهاش با اعتیاد بود.
به ترتیب تاریخ نوشتن (وقایع)، در رویدادنامه ثبت کردن
She chronicles her daily activities.
فعالیتهای روزانهاش را به ترتیب تاریخ مینویسد.
He chronicles the events leading up to the war.
وقایع منتهی به جنگ را در رویدادنامه ثبت میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «chronicle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chronicle