آخرین به‌روزرسانی:

Accomplice

əˈkɑːm- / / əˈkʌm- əˈkʌmplɪs

شکل جمع:

accomplices

معنی و نمونه‌جمله

noun countable

حقوق هم‌دست، شریک یا معاون جرم

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

He was betrayed by his accomplice.

شریک جرمش او را لو داد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد accomplice

  1. noun helper, especially in committing a crime
    Synonyms:
    assistant ally aide partner associate collaborator colleague aid accessory abettor confederate insider conspirator co-conspirator plant stall
    Antonyms:
    opponent adversary enemy

سوال‌های رایج accomplice

شکل جمع accomplice چی میشه؟

شکل جمع accomplice در زبان انگلیسی accomplices است.

ارجاع به لغت accomplice

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «accomplice» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/accomplice

لغات نزدیک accomplice

پیشنهاد بهبود معانی