فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Follow Through

ˈfɑːloʊˈθruː ˈfɒləʊθruː

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (Noun): follow-through


معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

تا آخر دنبال کردن، به انجام رساندن، ادامه دادن و به پایان رساندن، تا رسیدن به نتیجه دنبال کردن (کار و فکر و غیره)، عمل کردن، وفا کردن (وعده و غیره)

He always starts new projects with enthusiasm, but he rarely follows through them.

او همیشه پروژه‌های جدید را با اشتیاق شروع می‌کند اما به‌ندرت آن‌ها را به انجام می‌رساند.

She was determined to follow through on her goal of starting her own business.

او مصمم بود به هدف خود برای راه‌اندازی کسب‌و‌کار خود ادامه دهد و آن را عملی کند.

noun countable uncountable

پیگیری (تا حصول نتیجه)، تکمیل، اتمام، پایان‌دهی، خاتمه‌بخشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

I was impressed with his follow-through on the project

من از پیگیری او در پروژه تحت‌تأثیر قرار گرفتم.

She made a promise to herself to always follow-through on her goals.

او به خود قول داد که همیشه اهداف خود را به اتمام برساند.

noun

ورزش ادامه‌ی حرکت قوسی (حتی پس از زدن یا افکندن توپ)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد follow through

  1. verb bring to a conclusion
    Synonyms:
    complete conclude see through consummate pursue
    Antonyms:
    not finish leave

ارجاع به لغت follow through

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «follow through» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/follow-through-2

لغات نزدیک follow through

پیشنهاد بهبود معانی