فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Follow Up

ˈfɑːloʊˈəp ˈfɒləʊʌp

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (noun) و صفت (adjective): follow-up

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb verb - transitive B2

پیگیری کردن، دنبال کردن

The journalist promised to follow up on the story.

این روزنامه‌نگار قول داد که ماجرا را پیگیری کند.

The police officer promised to follow up on the lead and investigate the crime further.

این افسر پلیس قول داد سرنخ را دنبال و در مورد جنایت بیشتر تحقیق کند.

noun countable

ادامه، دنباله (هر چیزی که متعاقب چیز دیگری برای تکمیل آن انجام شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

This conference is a follow-up to an earlier one in Shiraz

این گردهمایی دنباله‌ی کنفرانس پیشین شیراز است.

The book serves as a follow-up to the author's previous novel, continuing the story of the main character.

این کتاب ادامه‌ای از رمان قبلی نویسنده است و داستان شخصیت اصلی را ادامه می‌دهد.

adjective

تکمیلی، بعدی، سپسین

follow-up medical examinations

آزمایش‌های پزشکی بعدی

The teacher provided follow-up activities to reinforce the concepts learned in class.

معلم فعالیت‌های تکمیلی را برای تقویت مفاهیم آموخته‌شده در کلاس ارائه کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد follow up

  1. verb make inquiries
    Synonyms:
    investigate look into check out find out about make sure pursue
    Antonyms:
    forget avoid dodge

ارجاع به لغت follow up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «follow up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/follow-up-2

لغات نزدیک follow up

پیشنهاد بهبود معانی