با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Foolhardy

ˈfuːlˌhɑːrdi ˈfuːlhɑːdi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
بی‌پروا، دارای تهور بی‌مورد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- A foolhardy man who challenged two hungry lions and was eaten.
- آدم بی‌کله‌ای که یک‌نفره به جنگ دو شیر گرسنه رفت و خورده شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد foolhardy

  1. adjective impetuous, rash
    Synonyms: adventuresome, adventurous, audacious, bold, breakneck, daredevil, daring, devil-may-care, harebrained, headstrong, imprudent, incautious, irresponsible, madcap, off deep end, out on limb, precipitate, reckless, temerarious, venturesome, venturous, wide open
    Antonyms: careful, cautious, discreet, thoughtful

ارجاع به لغت foolhardy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «foolhardy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/foolhardy

لغات نزدیک foolhardy

پیشنهاد بهبود معانی