گذشتهی ساده:
fooledشکل سوم:
fooledسومشخص مفرد:
foolsگولزننده، فریبدهنده
fooling situation
شرایط گولزننده
fooling claims
ادعاهای فریبدهنده
مسخرهبازی، لودگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The children's fooling around in the park brought laughter to everyone nearby.
مسخرهبازی بچهها در پارک باعث خندهی همهی اطرافیان شد.
The comedian's fooling was met with mixed reactions from the audience, with some finding it hilarious while others found it offensive.
لودگی این کمدین با واکنشهای متفاوتی از سوی تماشاگران مواجه شد؛ برخی آن را خندهدار و برخی دیگر آن را توهینآمیز دانستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fooling» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fooling