زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Cooked

kʊkt kʊkt

سوم‌شخص مفرد:

cooks

وجه وصفی حال:

cooking

صفت تفضیلی:

more cooked

صفت عالی:

most cooked

معنی cooked | جمله با cooked

adjective

پخته‌شده، پخته

I don't think the chicken is completely cooked.

گمان نمی‌کنم مرغ به‌طور کامل پخته شده باشد.

cooked vegetables

سبزیجات پخته‌شده

adjective informal

جعل‌شده، دستکاری‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

a cooked book

کتابی دستکاری‌شده

a cooked document

سندی دستکاری‌شده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cooked

  1. verb tamper, with the purpose of deception
    Synonyms:
    faked made fixed done warmed heated prepared manipulated falsified misrepresented contrived garbled fudged concocted wangled
  1. verb to prepare (food) for eating by the use of heat
    Synonyms:
    do
  1. adjective having been prepared for eating by the application of heat
    Antonyms:
    raw

لغات هم‌خانواده cooked

سوال‌های رایج cooked

وجه وصفی حال cooked چی میشه؟

وجه وصفی حال cooked در زبان انگلیسی cooking است.

سوم‌شخص مفرد cooked چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد cooked در زبان انگلیسی cooks است.

صفت تفضیلی cooked چی میشه؟

صفت تفضیلی cooked در زبان انگلیسی more cooked است.

صفت عالی cooked چی میشه؟

صفت عالی cooked در زبان انگلیسی most cooked است.

ارجاع به لغت cooked

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cooked» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cooked

لغات نزدیک cooked

پیشنهاد بهبود معانی