-
Adjective
تحریفشده، دستکاریشده، آشفته، درهم، قاتیپاتی، نامفهوم (داستان و سخن و غیره)
-
- The garbled message left everyone confused.
- - پیام تحریفشده همه را گیج کرد.
-
- The garbled message left us confused
- - پیام نامفهوم ما را گیج کرد.
-
- The garbled translation resulted in a misunderstanding between the two parties.
- - ترجمهی نامفهوم منجر به سوءتفاهم بین دو طرف شد.