گذشتهی ساده:
mousedشکل سوم:
mousedسومشخص مفرد:
mousesوجه وصفی حال:
mousingشکل جمع:
miceدر معنای دوم همچنین در حالت جمع میتوان از mouses بهجای mice استفاده کرد.
جانورشناسی موش
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
Pari is afraid of mice.
پری از موش میترسد.
A mouse can squeeze through very small openings.
موش میتواند از سوراخهای بسیار کوچک عبور کند.
The laboratory uses mice for scientific experiments.
این آزمایشگاه برای آزمایشهای علمی از موشها استفاده میکند.
کامپیوتر ماوس، موشواره، مُوس
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I need a new mouse for my laptop.
برای لپتاپم به ماوس جدیدی نیاز دارم.
The wireless mice are lightweight and portable.
ماوسهای بیسیم سبک و قابل حمل هستند.
The wired mouses come in various colors and designs.
موشوارههای سیمی در رنگها و طرحهای مختلف موجود هستند.
موش، (فرد) خجالتی، کمرو، ترسو، ساکت، بزدل، بیجرأت
Being a mouse in a competitive environment can be challenging.
کمرو بودن در محیطی رقابتی میتواند چالشبرانگیز باشد.
She was such a mouse in the meeting, barely speaking up.
او در جلسه عین موش بود و نظرات خود را بهزحمت ابراز میکرد.
ورم، کبودی، سیاهی، آماس، باد (دراثر ضربه)
The doctor examined the mouse on his forehead.
پزشک کبودی روی پیشانیاش را معاینه کرد.
The mouse on his cheek made it difficult to smile.
ورم روی گونهاش باعث میشد که نتواند لبخند بزند.
موش گرفتن
The white cat moused in the storeroom.
گربهی سفید در انبار موش میگرفت.
Our cats love to mouse in the backyard.
گربههایمان دوست دارند در حیاط پشتی موش بگیرند.
(با دقت) جستوجو کردن، کندوکاو کردن، گشتن، کاوش کردن، بررسی کردن
We spent the afternoon mousing in the old library.
بعدازظهر را صرف کاوش در آن کتابخانهی قدیمی کردیم.
Before making a decision, she moused through all the options available.
قبلاز اتخاذ تصمیم، او همهی گزینههای موجود را بهدقت بررسی کرد.
بازی موش و گربه، بازی قویتر با ضعیفتر
بیسروصدا، پاورچین، کاملاً آرام
کلمه "mouse" در زبان انگلیسی به معنای "موش" است و به طور کلی در دو زمینه مورد استفاده قرار میگیرد: یکی به عنوان نام حیوان و دیگری به عنوان نام یک وسیله الکترونیکی.
1. موش (حیوان)
موشها جزو جانداران پستاندار و از خانوادهی موشها (Muridae) هستند. این حیوانات به طور معمول در اندازههای کوچک و با بدنی باریک و دم بلند شناخته میشوند. موشها به دلیل توانایی بالای تکثیر و زاد و ولد، در بسیاری از نقاط دنیا گسترش یافتهاند و به عنوان یکی از شایعترین جوندگان شناخته میشوند.
ویژگیها:
- غذا: موشها همهچیزخوار هستند و به طور کلی در جستجوی غذا در محیطهای مختلف مانند باغها، مزارع، و حتی خانهها زندگی میکنند.
- محل زندگی: این حیوانات به طور معمول در لانههایی که خودشان میسازند زندگی میکنند و میتوانند در محیطهای متنوعی از جمله جنگلها، دشتها و مناطق شهری یافت شوند.
- عادات: موشها عموماً شبزی هستند و در طول شب به جستجوی غذا میپردازند. آنها بسیار اجتماعی هستند و معمولاً در گروههای کوچک زندگی میکنند.
2. ماوس (وسایل الکترونیکی)
ماوس همچنین به عنوان یک وسیله الکترونیکی که برای کنترل نشانگر در صفحهنمایش کامپیوتر استفاده میشود، شناخته میشود. این دستگاه معمولاً دارای دو یا سه دکمه و یک چرخ اسکرول است.
ویژگیها:
- عملکرد: ماوس به کاربر اجازه میدهد تا با حرکات دست خود، نشانگر را بر روی صفحهنمایش جابجا کند و با کلیک کردن بر روی دکمهها، عمل خاصی را انجام دهد.
- انواع: ماوسها انواع مختلفی دارند که شامل ماوسهای نوری، ماوسهای لیزری، و ماوسهای بیسیم میشوند. ماوسهای نوری با استفاده از نور LED کار میکنند، در حالی که ماوسهای لیزری از لیزر برای تشخیص حرکت استفاده میکنند.
- تاریخچه: ماوس برای اولین بار در دهه 1960 توسط داگلاس انگلبارت ساخته شد. این وسیله در ابتدا از مواد چوبی ساخته شده بود و دو دکمه مکانیکی داشت. با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی، ماوسها به شکل مدرنتری تغییر کردند و به یکی از ابزارهای ضروری برای کار با کامپیوتر تبدیل شدند.
نکات جالب
- موشها در فرهنگ: موشها در فرهنگهای مختلف نمادهای گوناگونی دارند. در برخی فرهنگها، آنها نماد زیرکی و چالاکی هستند، در حالی که در دیگر فرهنگها به عنوان آفات شناخته میشوند.
- استفاده از ماوس: ماوس به عنوان یک ابزار اصلی در خیلی از زمینهها از جمله بازیهای کامپیوتری، طراحی گرافیک و برنامهنویسی استفاده میشود.
- تحقیقات علمی: موشها به دلیل شباهتهای ژنتیکی و بیولوژیکی با انسانها، به عنوان مدلهای تحقیقاتی در بسیاری از مطالعات علمی و پزشکی مورد استفاده قرار میگیرند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mouse» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mouse