درخشان، تابان، آدم باهوش، آدم زرنگ، واکسی، واکس کفش، چیز درخشنده، ستاره، کلاه ابریشمی، کفش چرمی برقی، پول زر یا نقره، لیره طلا، (عامیانه) پول، سکه، چشم، چشم کبودشده (در اثر ضربه و غیره)، (در جمع) انواع ماهیان کوچک و نقرهفام آمریکایی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shiner» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shiner