آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ آذر ۱۴۰۲

    Shined

    American: ˈʃaɪnd British: ʃɪnd

    گذشته‌ی ساده:

    shone

    شکل سوم:

    shone

    سوم‌شخص مفرد:

    shines

    وجه وصفی حال:

    shining

    معنی shined

    noun verb - transitive verb - intransitive adverb B1

    زمان گذشته ساده فعل Shine

    noun verb - transitive verb - intransitive adverb

    قسمت سوم فعل Shine

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد shined

    1. verb to be in one's prime
      Synonyms:
      flourished flowered
    1. verb emit light; be bright, as of the sun or a light
      Synonyms:
      lit glowed shone gleamed glittered sparkled flashed illuminated radiated twinkled glimmered blazed glared reflected beamed gleamed glinted illuminated burnished polished rubbed waxed excelled finished glossed burnt flared blinked dazzled bedazzled glistened irradiated scintillated coruscated buffed surpassed illumined
    1. verb make (a surface) shine
      Synonyms:
      polished brightened smoothed glazed glossed burnished furbished finished brushed waxed buffed scoured sleeked
    1. verb experience a feeling of well-being or happiness, as from good health or an intense emotion
      Synonyms:
      beamed glowed gleamed radiated glistened reflected deflected scintillated
      Antonyms:
      dulled
    1. verb touch or seem as if touching visually or audibly
      Synonyms:
      struck fallen
    1. verb be shiny, as if wet
      Synonyms:
      gleamed glistened glittered glinted
    1. verb polish, burnish
      Antonyms:
      dulled

    سوال‌های رایج shined

    گذشته‌ی ساده shined چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده shined در زبان انگلیسی shone است.

    شکل سوم shined چی میشه؟

    شکل سوم shined در زبان انگلیسی shone است.

    وجه وصفی حال shined چی میشه؟

    وجه وصفی حال shined در زبان انگلیسی shining است.

    سوم‌شخص مفرد shined چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد shined در زبان انگلیسی shines است.

    ارجاع به لغت shined

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «shined» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shined

    لغات نزدیک shined

    • - shine
    • - shine up to
    • - shined
    • - shiner
    • - shingle
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.